خداحافظ ای فصلی از زندگی

ساخت وبلاگ

واپسین روزهای سال راپشت سر میگذاریم،وآرام آرام خداحافظی میکنیم باروزهایی ،که رفتند .......:                           روزهایی که گاه خندیدیم وگاه غریبانه با آنها گریستیم،روزهایی که بر سرفصل هر کدام نقشی از خاطره زدیم ،خاطره هایی تلخ یا شیرین ،،وای کاش نقشی اززیبایی بنگاریم بر دفتر زندگی،چرا که زندگی را مجالیست اندک،،ای کاش در این واپسین روزهای سال ،ره توشه بر گیریم با پاک کردن ،اشک ،از چشمی اندوهبار،،،،،،،بغل بغل محبت درو کنیم ،با شاد کردن دلی که،در انتظار دستی از محبت است ،ای کاش در این واپسین روزها ،دریابیم ،مهربانی را ،وبی منت ببخشیم عشق را ،به کودکی تنها وتهی از نوازش محبت،،،،                     بیایید زیر پوست شهر ،مستمندان را دریابیم ،مهربانی را دریغ نکنیم ،که ره توشه زیستن دراین دنیا مهربانیست ،،،،،،امروز را دریابیم با دعایی از سر بندگی برای ،شفای بیماران،امروز را در این واپسین روزهای سال زندگی کنیم ،باعشق ،مهربانی وبا دستانی که حکایت خوش بخشش وگذشت را به ارمغان می آورند،،راستی رویش بنفشه را که دیدی ،سخاوتمندانه سلامش کن ،پیامش رویش دوباره است ،بهار را که دیدی ،از سر شوق صدایش کن،آهنگش ترانه ی خوش شکفتن زندگیست ،مبادا یادمان نباشد مهربانی را ،که بهار بی مهربانی ،نازیباست، مهربانی را مهربانی را،دریابیم 

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...
ما را در سایت به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : لیلی lili222 بازدید : 512 تاريخ : چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:52