مینویسم با قلم آغاز را
مینوازم با دلم این سازرا
با صدایی آشنا از کوی دوست
میسرایم با تو من یک راز را
ای تمنا،از تو آن اندیشه ها
مینویسم ،یک نفس پرواز را
زین جهانی اینچنین آشفته حال
کس نمی یابد ،چرا احوال آن غمازرا
حال ما را جز خدا آرام نیست
یارب این دل را ،بخوان آغاز را
همسفر ،با ما تلاوت کن دعا
شاهدا !با ما بخوان هم راز را
گر چه با ما زندگی را ،لحظه ایست
لحظه را دریاب ،جانا ناز را
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...