به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

متن مرتبط با «جهالت ،درد ، خرافات» در سایت به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد نوشته شده است

زندگی با مهر زیباست

  • تاریخ ،سوگوار نسلی خواهد بود، که از تبار تعصب وجهالت، پای در عرصه ی حیات نهادند و طاعونی سخت، اندیشه هایشان را به مسلخ نادانی کشاند، تاریخ ،خواهد گریست بر مرگ خرد، در پشت دروازه های نادانی ای آینده مبهم مرا فرا خوانده ایی   از نشیب درد که درد را،با من آشناییست، دیرینه نمیخواهم ماندن،در سراب مذهب را که بی ایمان بودن، بی دین  میتوان انسان بود وبه حکم بودن،،زندگی را معنای مهر آموخت  ،مهرتان افزون ,جهالت ،درد ، خرافات ...ادامه مطلب

  • منم هم نسل باران،بانوی ایران

  • من از ،پشت پرچین یک فاصله من از پشت دیوار یک خاطره   من از چشم غمگین غم آمدم من از اشک باران نم آمدم    مرا میشناسی،تو ای آشنا ؟ تو ای رفته از یاد من  بی وفا    منم مهربانوی ایران زمین  منم آیه های زلال زمین   منم نبض باران ،صدای امید هیاهوی رویش برای نوید   همان زاده از نسل پاک بهشت خدایم ،مرا مهربانو سرشت   من از نسل کوروش، من از نام پروین من از اصل ایران،من از نام شیرین   منم نسل باران ،،دعای اجابت منم اصل ایمان ،صدای نجابت   ودر چشم من ،اشک نابی نهفته است ودر پشت اشکم ،پیامی نهفته است   وگیسوی من ،پیچش وتاب یک آرزوست مرا فکر نابی برای وطن آرزوست   من آزاده در خواب جنگل رها من آرامشی از تنش ها جدا   که هستی زآرامشم جان گرفت واز اقتدار نگاهم ،جهان جان گرفت   منم اعتراضی نهفته ،صدای  عدالت منم مادر سرزمینم ،صدای شکایت   منم ،داغ حسرت زبیداد اهریمنان منم ،خسته از جور این دشمنان   غریبی که در خاک ایران زمین نیاسود ،یکدم زین همه درد وکین    مرا در وطن آشنایی نبود  ز،بیداد دردا   پناهی نبود    صدایم همه خفته در یک سکوت وفریاد من خسته از یک رکود    کسی هست این درد ما را روایت کند  وز ین جهل انبوه،با ما حکایت کند    اهواری من ،ای نجاتم زتو  بزرگی خدایا !!!نگاهم به تو    همه آرزویم رسیدن به توست امیدم سراسر به درگاه توست ,ایران بانوی ایران زمین ،فریاد سکوت ...ادامه مطلب

  • سوگند به هستی ،که بی عشق زندگی نازیباست

  • سوگند،به آغاز هستی وبه شروع کلام،که بی عشق زندگی نازیباست،،سوگند به پرواز ،که هرگز پرِپرواز پروانه ها رو نشکنیم،سوگند به لحظه ها ی وصل ،که جاری از عبور زندگیست،، سوگند به مهربانی که در پشت پنجره نگاهمان به انتظار دستی نوازشگر است،سوگند به هر چه عشق ،که با عشق میتوان زیبا نوشت ،راستی یادمان باشد،شمعدانی ها را دوست بداریم ،چرا عطر حضور خدا را در خوددارند،وصبح دم که برخواستیم  پیچک ها را سلامی دوباره بدهیم چرا که  نگاهشان   به سوی آسمان است ،،وسوگند به  آسمان ،به آن نیلی بیکران ،حضور خدا را میزبان است ،سوگند به حریم قلب هر چه عشق ،هر چه زیبایست ،که زندگی بی عشق نازیباست , ...ادامه مطلب

  • غزل غزل ،صدای تو

  • نفس نفس ،آمده ام ،تا به خدا رسید ه ام، غزل غزل سروده ام ،تا انتها ،رسیده ام،،لحظه به لحظه با دعا ،شعر تو را سروده ام ،دم به دم از کعبه ی عشق ، نام تو را نوشته ام ،یاد تورا سروده ام، از کوچه باغ اطلسی  ،خدا بدادم میرسی، از عطر وبوی یاسمن  خبر بیار به سوی من ،تو لحظه های بی کسی تنها تویی که داد رسی  ، درقطره قطره اشک من  تو تفسیر پرستشی ، , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها